سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روانشناسی

صفحه خانگی پارسی یار درباره

روانشناسی زندگی مشترک

معمولا شروع زندگی مشترک در سال اول همراه با کامروایی و ابراز عشق های آتشین است.در این سال زن وشوهر فارغ از هر گونه مشکلات جانبی به مهمانی وگردش و مسافرت ولذت بردن از امکاناتی که فراهم نموده اند، مشغول می شوند.اما از سال اول به بعد، با آشکار شدن تصورات ورویاها، وسرد شدن عشق های داغ، واقع بینی و شناخت حقیقی آغاز می شود. این شناخت معمولا به طور متوسط در بین افراد مختلف تا سه سال به درازا میکشد<**ادامه مطلب...**>

معمولا شروع زندگی مشترک در سال اول همراه با کامروایی و ابراز عشق های آتشین است.در این سال زن وشوهر فارغ از هر گونه مشکلات جانبی به مهمانی وگردش و مسافرت ولذت بردن از امکاناتی که فراهم نموده اند، مشغول می شوند.اما از سال اول به بعد، با آشکار شدن تصورات ورویاها، وسرد شدن عشق های داغ، واقع بینی و شناخت حقیقی آغاز می شود. این شناخت معمولا به طور متوسط در بین افراد مختلف تا سه سال به درازا میکشد.در این سه سال زندگی همراه با کامروایی و گاه توام با تنش است.بعد از این سه سال دوران تشنج و دوره استقرار یا تسلط آغاز می شود.در این دوره مردان و زنان بستگی به خو ونوع تربیتشان سعی بر استیلا بر طرف مقابل را دارند. در این دوره مرد سالاری یا زن سالاری و یا شایسته سالاری شکل میگیرد. و به طبع چون هیچ کس دوست ندارد فرمانبر کسی باشد. طرفی که قرار است بر او استیلا شود مقاومت میکند وبه همین دلیل منازعات با بهانه های مختلف ایجاد می شود.گاه این مناغشات و تنش ها بسته به مقاومت افراد تا پنج سال ادامه می یابد.در این دوره همسران عاقل و فهمیده زندگی را به ثبات نسبی می رسانند واز دامن زدن به اختلافاتی که بین خود و همسرشان وجود دارد پرهیز میکنند، وبا عقل و درایت راههای منطقی برای کنار آمدن با شرایط بوجود آمده را بر می گزینند. 

با آنکه هیچ خانواده ای نیست که با اختلاف سلیقه و گاه کشمکشها و بر خورد های لفظی شکل گرفته باشد،و اختلاف بین دو فرد امرطبیعی است.و نبودن اختلاف دلیل خوشبختی نیست. با این حال دختر و پسر در همان اوایل زندگی باید عادت نمایند که مشکلات خود را به کمک هم حل کنند.و اسرار زندگی خود را با هیچکس حتی با والدین خود در میان نگذارند، و در صورت بروز مشکلات حاد و لاینحل به کارشنا سان و مشاوران روانشناس رجوع کنند.

بعد از این مدت دوره استقرار فرا میرسد.در این دوره زن و شوهر به خلق و خوی هم عادت کرده اند، وخانواده بطور کامل شکل گرفته و به ثبات نسبی رسیده است.در این دوره اگر زن ومرد مشکلات دوره قبل را حل کرده باشند، از کانون گرم خانواده لذت میبرند، ودر کنار آن مشغول تربیت فرزندان خود می شوند .اما در صورتی که کشمکش ها به این دوره رسیده باشد ، والدین از تربیت اساسی فرزندان غافل شده، و ناگذیر فرزندان هم وارد این منازعات می شوند. و نسبت به پدر یا مادر خود جبهه گیری میکنند.این وخیم ترین حالت شکل گیری یک خانواده برای تربیت فرزندان است، که در آن فرزندانی افسرده ومنفعل یا فرزندانی پرخاشگرو نا آرام تحویل اجتماع داده می شود. پدر و مادر باید نهایت سعی و تلاش خود را به کار گیرند تا فرزندانشان از وجود اختلاف میان آنها آگاه نشوند و به آنها اجازه هیچگونه دخالتی در مورد این اختلا فها را ندهند.